حرف های نا تمام ....
اطلاعات کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



موضوعات
لینک دوستان
نویسندگان
دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 106
تعداد نظرات : 116
تعداد آنلاین : 1

آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 106
:: کل نظرات : 116

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 22

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز :
:: باردید دیروز :
:: بازدید هفته :
:: بازدید ماه :
:: بازدید سال :
:: بازدید کلی :
مجموعه عکس کارگردانی شده آتشفشان اثر گوهر دشتی

دانش آموزان عزیز لطفا به چند نکته توجه داشته باشند:

1- درون هر 9 عکس تمامی بازیگران در حال خنده هستند

2- در هر عکس یک نفر چهره اش پنهان است یا کاملا تمام رخ نیست

3- وجود یه دم از یک جانور غول پیکر

4- نام مجموعه آتشفشان است.

لطفا با توضیحات موجود به این فکر کنید که چه ارتباطی بین این اجزا وجود دارد و چرا اسم این مجموعه آتشفشان است؟

 

مجموعه عکس قابل توجهی است. عناصر و ویژگی‌های مشترکی در این عکسها دیده می‌شود . عکسهایی از مکانهای مختلف که برای ما ایرانی‌ها آشناست. افرادی که در عکس دیده می‌شوند، در هر حالت یا مشغول هر کاری که هستند، خندان هستند. یک عنصر مشترک دیگر، دم حیوان ناشناس، احتمالا تمساح (؟) است. تقریبا در همه عکسها، یکی از افراد نیز وجود دارد که چهره‌اش مشخص نیست. نورپردازی‌ها به گونه ای است که فضاهای کاملا روشن و مشخص را ایجاد کرده است.

عکاس چه می‌خواهد بگوید؟


بدون اینکه بخواهیم اغراق کنیم، تقریبا می‌توان حرف عکاس را فهمید. مردمانی را نشان می‌دهد که ظاهرا شاد و خندان هستند. فضاسازی عکسها و نورپردازی‌ها نیز بر این امر صحه می‌گذارد. اما این همه داستان نیست. چیزی مبهم یا ترسناک در همه مکانها دیده می‌شود. آن عنصر خیلی مخفی نیست که دیده نشود. شاید عکاس می‌خواهد بگوید که آن مردم شاد، عمدا آن را نادیده می‌انگارند. دردی درونی است؟ ترس است؟ بیماری است؟ هر چه هست، به وضوح وجود دارد هر چند نادیده بنگاریمش. خنده ها ظاهری است؟ بخاطر فراموش‌کردن درد است؟
شاید اصلا نشانه‌ای از اتفاقی است که می‌خواهد رخ دهد و ما از آن بی اطلاعیم و چون نمی‌دانیم، خوشحالیم
آن فردی که در عکسها چهره‌اش دیده نمی‌شود چه نقشی دارد؟ شاید نشانه‌ای است بر فردی که نمی‌خواهد دردش را فراموش کند. شاید نشانه‌ای از فردی است که نمی‌بیند و به همین علت نمی خندد. شاید او از آن اتفاق اطلاع دارد. شاید او کلید حل معما باشد.

تعداد بازدید از این مطلب: 3424
موضوعات مرتبط: عکاسی , ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1

نویسنده : محمد اکبری زاده کهتکی
تاریخ : پنج شنبه 21 اسفند 1393
نظرات
به روایت یک شاهد عینی

آزاده اخلاقی، ایده‌پرداز و کارگردانِ این مجموعه‌ی ۱۷ عکسی می‌گوید: «امروز آرمان‌گرایی سوژه‌ی تمسخر خیلی‌ها شده است، مردم کسانی را که اهداف بلند و دور از دسترس دارند دست می‌اندازند. برای من ولی کسانی که می‌جنگند و برای آرمانی جانشان را فدا می‌کنند بسیار محترمند. هدفم زنده کردن یاد کسانی بود که ستایش می‌کنم.»

«به روایت یک شاهد عینی» یکی از عظیم‌ترین پروژه‌های عکاسی‌ای است که در چند سال گذشته در ایران انجام شده است: پروژه‌ی سه‌ساله‌ ای که شامل تحقیق فراوان هم بوده، ثبت هفده فریم است که اجرای بسیار خوب و دقیق و پُر از جزئیاتی هم دارند. در اجرای این عکس‌ها گروه بزرگی به خانم اخلاقی یاری رسانده‌اند؛ از جمله ساسان توکلی‌فارسانی (عکاس و مجری جلوه‌های بصری) و ژیلا مهرجویی (طراح صحنه و لباس).

آزاده اخلاقی متولد سال ۱۳۵۷ است که در استرالیا عکاسی خوانده و این سومین نمایشگاه انفرادی‌اش بود. در توضیحی که بر این مجموعه نوشته آمده است: «آیا لحظه‌ی حال می‌تواند به چنان التهابی دچار شود که سیر خطی زمان را در هم شکند، گذشته را به حال بیاورد و ساکنان لحظه‌ی حال را به گذشته پرتاب کند؟ آیا ممکن است در لحظه‌ای از تاریخ چنان گشایشی رخ دهد که آن اشباح را که در راه آرمانی مشابه تلاش کردند و به مرگی هولناک از دست رفتند، دوشادوش خود در خیابان ببینیم؟ آیا انسان لحظه‌ی حال، انسان زنده، می‌تواند اشباح قهرمان‌هایش را از زیر آوار مهیب تاریخ بیرون کشد و به اکنونش احضار کند و از پشتیبانی‌شان بهره برد؟»

در این مجموعه به مرگِ این افراد پرداخته شده است: «جهانگیرخان صوراسرافیل و نصرالله ملک‌المتکلمین (۳ تیر ۱۲۸۷)»، «کلنل محمدتقی‌خان پسیان (۱۵ مهر ۱۳۰۰)»، «میرزاده عشقی (۱۲ تیر ۱۳۰۳)»، «محمد فرخی‌یزدی (۲۵ مهر ۱۳۱۸)»، «تقی ارانی (۱۴ بهمن ۱۳۱۸)، «آذر شریعت‌رضوی، مصطفی بزرگ‌نیا، احمد قندچی (۱۶ آذر ۱۳۳۲)»، «فروغ فرخزاد (۲۴ بهمن ۱۳۴۵)»، «محمد مصدق (۱۴ اسفند ۱۳۴۵)»، «غلامرضا تختی (۱۷ دی ۱۳۴۶)»، «صمد بهرنگی (۱۲ شهریور ۱۳۴۷)»، «حمید اشرف (۸ تیر ۱۳۵۵)»، «علی شریعتی (۲۹ خرداد ۱۳۵۶)»، «محمود طالقانی (۱۹ شهریور ۱۳۵۸)»، «مهدی باکری (۲۵ بهمن ۱۳۶۳)»، «سهراب شهیدثالث (۱۰ تیر ۱۳۷۷)».

از آنجایی که “به روایت یک شاهد عینی” به مقوله بازسازی صحنه‌های مرگ‌های روی داده می‌پردازد و در این گونه آثار عنصر واقعیت از ارکان اصلی می‌باشد، لذا هنرمند با استفاده از هنر معماری مکانی سعی در خلق صحنه‌هایی مستند و قابل پذیرش از حادثه و سپس عکاسی از ٓان‌ها نموده است. صحنه‌هایی که با استفاده اصول معماری مکانی و چینش عناصر حاضر در صحنه مخاطب را در بطن حادثه قرار می‌دهند، به گونه‌ای که این صحنه را وی از نزدیک دیده و لمس کرده است. انتخاب مکان، مشخصات ظاهری و فیزکی مکان وقوع حادثه، شیوه چینش حاضرین در محل به هنگام وقوع حادثه همگی به نگاه هنرمند از نوع معماری حادثه وابسته است. به عنوان مثال در یکی از آثار این نمایشگاه که در ادامه در مورد تعدادی از آن‍ها اطالعاتی ارئه خواهد شد، در اثری با عنوان “قتل میرزاده عشقی”، با توجه به مستندات موجود این حادثه در حیاط منزل ایشان اتفاق افتاده است. هنرمند با توجه به بهره‌گیری از اصول طراحی صحنه و چینش عناصر صحنه در سایه هنر معماری به بازسازی این صحنه به گونه‌ای منطبق بر واقعیت مبادرت ورزیده است. این امر در سایر آثار این نمایشگاه نیز به خوبی قابل روئیت می‌باشد، که این امر بیانگر نقش اصول معماری مکانی در باورپذیری و تأثیرگذاری هر چه بیشتر آثار است.

 

از منظر هنر و تکنیک عکاسی در آثار این نمایشگاه هنرمند با استفاده از تکنیک فیلمبرداری از صحنه و سپس عکاسی از آن‌ها عنصر حرکت را به خوبی به مخاطب خود القا می‌کند. به عنوان مثال در صحنه “تشییع پیکر کلنل محمد تقی خان پسیان” به سبب بهره‌گیری از این تکنیک این احساس به خوبی به مخاطب منتقل می‌شود، گویی وی یکی از افراد حاضر در صحنه بوده است. شایان ذکر است چاپ آثار در قطعات بسیار بزرگ تأثیر شگرفی در ارتباط مخاطب با اثر دارد که نشان دهنده نکته سنجی و دید ظریف هنرمند می‌باشد.

حضور خود هنرمند در اثنای کلیه آثار با توجه به اظهارات خود هنرمند به سبب بیان نوع نگاه خاص وی به حادثه روی داده و به نوعی امضای اثر توسط نامبرده می‌باشد، که در آثار اکثر عکاسان مطرح و صاحب سبک ایران و جهان قابل مشاهده است.

در پایان لازم به ذکر است بنا بر اظهار خود هنرمند در این نمایشگاه تنها صحنه مرگ انسان‌هایی به تصویر کشیده شده است که از صحنه مرگ آن‌‌ها هیچ ‌گونه تصویری وجود ندارد. در ذیل تعدادی از آثار این نمایشگاه آورده شده است. کلیّه حقوق مادی و معنوی عکس‌ها متعلق به آزاده اخلاقی می‌‌باشد.

برای مشاهده عکس های مجموعه و مطالعه توضیحات هر کدام از عکس ها بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

آزاده اخلاقی - به روایت یک شاهد عینی

 

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 1146
موضوعات مرتبط: عکاسی , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1

نویسنده : محمد اکبری زاده کهتکی
تاریخ : پنج شنبه 21 اسفند 1393
نظرات
درباره ما
وبلاگ سینگو در بر دارنده مطالب تئاتر به صورت خاص و سایر هنر ها به صورت عام می باشد. خواهشمندم این وبلاگ را از نظرات خوب و سازنده ی خود دریغ نفرمایید. با تشکر محمد اکبری زاده کهتکی.
منو اصلی
پیوندهای روزانه
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید